بغض اسمان

من از اوج دريا آمدم... بي هيچ دليلي ... تنها براي تماشاي باران . . . و تماشاي تو...

چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر می کنی..

بر خلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم نمی خوامت

این جمله رو بشنوی :

غلط کردی چه بخوای چه نخوای
مال منی !!

+نوشته شده در جمعه 8 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:20توسط ترسا | |

گاهی وقتها دلم می خواهد بگویم: من رفتم، باهات قهرم، دیگه تموم، دیگه دوستت
ندارم...!
وچقدر دلم می خواهد بشنوم:

کجا بچه لوس؟ غلط می کنی که میری! مگه دست خودته؟

... ... ... ... رفتن به این راحتی نیست...!

+نوشته شده در جمعه 8 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:19توسط ترسا | |

آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ...

این تمام لذت من است ...

وقتی با اصرار مرا می خوانی ...

وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ...

من این انتظار عاشقانه را می پرستم ...

تمام روز انتظار تا تو بیایی ...

آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ...

اگر خوب گوش کنی

این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی

تو را فریاد می زنند ...

مخاطب کلامم که هیچ ...

مخاطب ضربا نهای قلبم هم تویی ...

ببین تعبیر می کنم که گاهی خواب تو

همان نهایت آرزوی من است ...



دوستت دارم

+نوشته شده در جمعه 8 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:14توسط ترسا | |

به یاد داری؟

به ياد داری، زمانی که می رفتی باران می باريد؟!...

به سويت دويدم تا راه رفتن را بر تو بربندم.

در نگاهت چشم دوختم و التماس ماندن کردم.

به ياد داری گفتم اگر تو بروی...

اگر از من خيال برگيری،

اگرمن را به تقدير بسپاری،...

بال پروازم خواهد شکست؟!...

اشک هايم را به ياد داری؟...

شکستنم را به ياد داری؟...

و تو...

به ياد داری گفتی در باران هم باز می گردی؟

…………….

اينجا باران می بارد.

و من نگاه به همان راه دوخته ام.

ای کاش می آمدی...

ای کاش..



+نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,ساعت15:28توسط ترسا | |

میخندم و سیگار میکشم...!

 

دیــگر تـــب هــم ندارم..!

 

داغ هــــم نــیســتم...!

 

دیگر به یاد تو هم نــیســتم..!

 

ســــرد شــــده ام...

 

ســـردِ ســـرد...!

 

شایــد دق کـــرده ام...

 

کسـی چه می داند...!!

 

+نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,ساعت1:55توسط ترسا | |

عادت ندارم درد دلم را به همه کس بگویم...

پس خاکش می کنم زیر چهره خندانم...

تا همه فکر کنند

نه دردی دارم نه قلبی...

+نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,ساعت1:52توسط ترسا | |