بغض اسمان

من از اوج دريا آمدم... بي هيچ دليلي ... تنها براي تماشاي باران . . . و تماشاي تو...

چند وقتیست هر چه می گردم

هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم

نگاهم اما

گاهی حرف می زند گاهی فریاد می کشد

و من همیشه به دنبال کسی می گردم

که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید...

 

+نوشته شده در چهار شنبه 7 خرداد 1393برچسب:,ساعت12:24توسط ترسا | |

میان مرغان مهاجر آن که در انتهاست شاید ضعیف ترین باشد ...

شاید امّا ...

دل بسته ترین است ...

+نوشته شده در دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:,ساعت19:39توسط ترسا | |

اینکه نامـــــــــــش

زندگـــیـــست


مرا کــــشت


حـــیــــران مانده ام

آنکه نامــــش مـــرگ است

با مــــن چــــه می کند...!

+نوشته شده در دو شنبه 29 مهر 1392برچسب:,ساعت19:37توسط ترسا | |

چه زیبــا می گفت مترسک...

وقتی نمی شود رفت, همین یک پا هم اضافیست...

+نوشته شده در سه شنبه 23 مهر 1392برچسب:,ساعت20:5توسط ترسا | |

حـرفت که مـی شود با خـنده می گویم :
یـادش بـخـیر ، فــرامـوشـش کـردم …
اما نـمیدانـنـد هـــنوز هـم کـسی اشــتباه تـماس میـگـیرد
سست مـیـشـوم که نـکند تـــــو بـاشـی ….
عاشقاتنه

+نوشته شده در چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:,ساعت19:3توسط ترسا | |

http://ap5.persianfun.info/img/92/5/Namayeshe%20Ehsas%2015/4.jpg

سهــم من از دنیــــــــــــا
نداشتن استــــــــــــ ...
تنهـــــا قدم زدن در پیاده رو هــــــا
و فكـــــــر كردن به كســـــی كه
هیــــچ وقتـــ نبود...!!!

+نوشته شده در چهار شنبه 10 مهر 1392برچسب:,ساعت19:0توسط ترسا | |

چقدر خوبه وقتی با عشقت قهر می کنی..

بر خلاف میلت میگی دیگه دوست ندارم نمی خوامت

این جمله رو بشنوی :

غلط کردی چه بخوای چه نخوای
مال منی !!

+نوشته شده در جمعه 8 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:20توسط ترسا | |

گاهی وقتها دلم می خواهد بگویم: من رفتم، باهات قهرم، دیگه تموم، دیگه دوستت
ندارم...!
وچقدر دلم می خواهد بشنوم:

کجا بچه لوس؟ غلط می کنی که میری! مگه دست خودته؟

... ... ... ... رفتن به این راحتی نیست...!

+نوشته شده در جمعه 8 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:19توسط ترسا | |

آغوش من فقط به اندازه تو جا دارد ...

این تمام لذت من است ...

وقتی با اصرار مرا می خوانی ...

وقتی با چشم های بسته گرمای نفسهایت را احساس می کنم ...

من این انتظار عاشقانه را می پرستم ...

تمام روز انتظار تا تو بیایی ...

آغوش من فقط اندازه تو جا دارد ...

اگر خوب گوش کنی

این ضربان های تند و پی در پی قلبم را می شنوی

تو را فریاد می زنند ...

مخاطب کلامم که هیچ ...

مخاطب ضربا نهای قلبم هم تویی ...

ببین تعبیر می کنم که گاهی خواب تو

همان نهایت آرزوی من است ...



دوستت دارم

+نوشته شده در جمعه 8 شهريور 1392برچسب:,ساعت16:14توسط ترسا | |

به یاد داری؟

به ياد داری، زمانی که می رفتی باران می باريد؟!...

به سويت دويدم تا راه رفتن را بر تو بربندم.

در نگاهت چشم دوختم و التماس ماندن کردم.

به ياد داری گفتم اگر تو بروی...

اگر از من خيال برگيری،

اگرمن را به تقدير بسپاری،...

بال پروازم خواهد شکست؟!...

اشک هايم را به ياد داری؟...

شکستنم را به ياد داری؟...

و تو...

به ياد داری گفتی در باران هم باز می گردی؟

…………….

اينجا باران می بارد.

و من نگاه به همان راه دوخته ام.

ای کاش می آمدی...

ای کاش..



+نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,ساعت15:28توسط ترسا | |

میخندم و سیگار میکشم...!

 

دیــگر تـــب هــم ندارم..!

 

داغ هــــم نــیســتم...!

 

دیگر به یاد تو هم نــیســتم..!

 

ســــرد شــــده ام...

 

ســـردِ ســـرد...!

 

شایــد دق کـــرده ام...

 

کسـی چه می داند...!!

 

+نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,ساعت1:55توسط ترسا | |

عادت ندارم درد دلم را به همه کس بگویم...

پس خاکش می کنم زیر چهره خندانم...

تا همه فکر کنند

نه دردی دارم نه قلبی...

+نوشته شده در جمعه 1 شهريور 1392برچسب:,ساعت1:52توسط ترسا | |

normal_1 (1)~5.png

هنوز هم مرا به جان تو قسم میدهند…

می بینی..

تنها من نیستم که رفتنت را باور نمیکنم…

+نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:,ساعت14:25توسط ترسا | |

normal_1 (1)~2

این روزها…

انسان ها تنهایی ات را پر نمیکنند..

فقط خلوتت را میشکنند…

+نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:,ساعت14:16توسط ترسا | |

نغمه سرا (6)

 

خدایا …

یک امروز را مهمان من باش …

به یک فنجان قهوه تلخ …

دلت نمیخواهد طعم دنیایت را بچشی ؟؟

+نوشته شده در پنج شنبه 31 مرداد 1392برچسب:,ساعت14:13توسط ترسا | |

عــــادت کـرده ام

تنهـــا توي کافـــه اي بنشينم

از پشت پنجـــره آدم ها را ببينم

قهـــوه اي تلخ بنوشـــم

و تا خـــانه

پيــــاده با نبودنت

راه بــــروم و

 
سيگارم را دود کنم..........

+نوشته شده در جمعه 25 مرداد 1392برچسب:,ساعت2:30توسط ترسا | |

sd'h
VBIran Pro

+نوشته شده در جمعه 25 مرداد 1392برچسب:,ساعت2:24توسط ترسا | |

باید بازیگر شوم ،

آرامش را بازی کنم

باز باید خنده را به زور بر لبهایم بنشانم

باز باید مواظب اشک هایم باشم

باز همان تظاهر همیشگی ” خوبم … ”





برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

+نوشته شده در پنج شنبه 24 مرداد 1392برچسب:,ساعت22:8توسط ترسا | |

همیشه منتظر کسی باش 
که تو رو با همه دیوونگیت قبول داشته باشه 
و تو رو به همه نشون بده
و بگه :
این دیـــــــوونه … عشق منه ... !!

+نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:,ساعت15:27توسط ترسا | |

گاهی چقدر دلم هوس شیطنت میکند...

 

از همان شیطنت هایی که حرف تو پشت بند آن باشد که بگویی:

 

مگه دستم بهت نرسه...

 

79642627488268125013.jpg

+نوشته شده در سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:,ساعت15:26توسط ترسا | |



این روزها

بیشتر از هر زمانی

دوست دارم خودم باشم !!

دیگر نه حرص بدست آوردن را دارم

و نه هراس از دست دادن را .....

هرکس مرا میخواهد بخاطر خودم بخواهد

دلم هوای خودم را کرده است ...

همین...



برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

+نوشته شده در پنج شنبه 17 مرداد 1392برچسب:,ساعت15:1توسط ترسا | |


تلخ است ،

همه فکر کنند سرت شلوغ است ،

و تنها خودت بدانی چقدر

 تنـــهایی ..

.

+نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:,ساعت19:37توسط ترسا | |


لبخندی که در چهره ام  می بینی معنایش

این نیست که زندگی ام بی نقص است،

بلکه قدردان داشته هایم هستم

و از خدا بخاطر نعمتهایش

سپاسگذارم







+نوشته شده در چهار شنبه 16 مرداد 1392برچسب:,ساعت19:35توسط ترسا | |

تنهایی بهتر است

خودتی خودت

حداقل روحت آسایش بیشتری دارد

نگرانی كمتری داری

و میتوانی برای خودت باشی

هیچ كس دیگر به با هم بودن های قدیم اعتقاد ندارد

همه میخواهند تو را از سر خود باز كنند

كاش كمی عوض میشدیم






+نوشته شده در پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:,ساعت13:48توسط ترسا | |

 گاهى باید بغضت را بخورى و اشکت را تف کنى که مبادا دل کسى بلرزد...

 حتى درتنهایى خودت حق اشک ریختن ندارى

 چرا که قرمزى چشمهایت دل میشکند...!

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت1:13توسط ترسا | |

من نااميد نيستم!!!


هر شب پر از اميد ميخوابم...

 
هر شب ميخوابم به اميد اينکه ديگر بيدار نشوم!!

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت1:12توسط ترسا | |

تنها بودن ، قدرت میخواهد...

 و این قدرت را کسی به من داد که روزی میگفت تنهایت

 نمی گذارم...

+نوشته شده در شنبه 5 مرداد 1392برچسب:,ساعت1:10توسط ترسا | |

خدایا .. من همانی هستم که وقت و بی وقت مزاحمت می شوم


همانی که وقتی دلش می گیرد و بغضش می ترکد، می آید سراغت


من همانی ام که همیشه دعاهای عحیب و غریب می کند


و چشم هایش را می بندد و می گوید


من این حرف ها سرم نمی شود. باید دعایم را مستجاب کنی

 

همانی که گاهی لج می کند و گاهی خودش را برایت لوس می کند


همانی که نمازهایش یکی در میان قضا می شود و کلی روزه نگرفته دارد


همانی که بعضی وقت ها پشت سر مردم حرف می زند


گاهی بد جنس می شود البته گاهی هم خود خواه


حالا یادت آمد من کی هستم

 

+نوشته شده در چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:,ساعت18:1توسط ترسا | |


میدونی چرا میگن” دلت دریا باشه”

وقتی یه سنگو تو دریا میندازی

فقط برای چند ثانیه اونو متلاتم میکنه

وبرای همیشه محو میشه

ولی اون سنگ تا ابد ته دل دریا موندگاره

و سعی می کنم مثل دریا باشم

فراموش کنم سنگ که به دلم زدن

با اینکه سنگینی شونو برای همیشه روی سینه ام حس می کنم....






برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

+نوشته شده در چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:53توسط ترسا | |


گاه یک سنجاقک به تو دل می بندد


و تو هر روز سحر می نشینی لب حوض

تا بیاید از راه

از خم پیچک نیلوفرها

روی موهای سرت بنشیند

یا که از قطره آب کف دستت بخورد

گاه یک سنجاقک ، همه معنی یک زندگی است ..




yaspic.ir hasharat 4 حشرات در شبنم صبحگاهی

+نوشته شده در چهار شنبه 2 مرداد 1392برچسب:,ساعت17:48توسط ترسا | |

 میدونی بهشت کجاست؟؟؟؟؟؟؟

یه فضای چند وجب در چند وجب!!!!!!

بین بازوهای کسی که دوسش داری...

+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت23:27توسط ترسا | |

کسی میدونه من کی ام.....من همون دیوانه ام که هیچ وقت عوض

نمیشه....همونی که باهاش خوشحالن.....اما کسی باهاش نمیمونه

همونی که انقدر آهنگ گوش میده که از ترانه گرفته تا ریتم و خواننده اش

متنفر میشه......همونی که هق هق همه رو به جون دل گوش میده اما

خودش بغضاشو زیر بالش میترکونه.....همونی که فکر میکنن سخته....

سنگه......اما باهر تلنگری میشکنه مواظبه کسی ناراحت نشه اما همه

ناراحتش میکنن....همونی که تکیه گاه خوبیه اما واسش تکیه گاهی نیست

همونی که کلی حرف داره اما همیشه ساکته...

آره من همونم........

+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت22:32توسط ترسا | |


معشوقه ای پیدا کرده ام به نام روزگار !!!!

این روزها سخت مرا درآغوش خویش

به بازی گرفته است !!!





برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت16:17توسط ترسا | |

دلیل تنهاییم را تازه فهمیدم

وقتی محبت کردم و تنها شدم،

وقتی دوست داشتم و تنها ماندم...

دانستم;

باید تنها شد و تنها ماند تا خدا را فهمید



برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت16:15توسط ترسا | |


حکایت عجیبیست

رفتار ما آدم ها را خدا می بیند و فاش نمی کند.


مردم نمی بینند و فریاد می زنند….. !!!



+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت16:11توسط ترسا | |


همه جا پر شده که

دهانت را می بویند مبادا گفته باشی دوستت دارم

من می گویم حق دارند

چون دوست داشتن های ما بودار است

بوی سوء استفاده

بوی خیانت

بوی دروغ و بازی می دهد...





+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت16:10توسط ترسا | |


رهایم کنید

میخواهم خودم باشم ، خودِ خودم

خسته شدم بس که رقاصه شما بودم می خواهم عریان شوم

عریان عریان

از تمام وابستگی ها و اما و اگرها

می خواهم جامه خود را از تن بر کنم

سبک شوم مثل قاصدک رهایم کنید

می خواهم چرخ بزنم ، درآسمان صبح ، سوار بر نسیم

سبک چون قاصدک ، می خواهم عریان شوم از تو

از همه کابوس ها

رهایم کنید
...




برای نمایش بزرگترین اندازه كلیك كنید

+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت16:8توسط ترسا | |


چند تکه از تو

پریشان افتاد

ته فنجانی که فالم را می گرفت…

می گفت آرام نیستی

و فردا هیچ نامه ای نخواهد آمد…

من مرده ام … به نسیم خاطره ای ، گاهی تکانی می خورم … همین




+نوشته شده در پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,ساعت16:6توسط ترسا | |

انصاف نیست …

دنیا آنقدر کوچک باشد که آدم های تکراری را روزی هزار بار ببینی …

و آنقدر بزرگ باشد …

که نتوانی آن کس را که دلت میخواهد حتی یک بار ببینی …





+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت1:45توسط ترسا | |


اینکه باید فراموشت می کردم را

فراموش کردم


تو تکراری ترین حضور روزگار منی


عجیب


به بودن تو


از آن سوی فاصله ها


خو گرفته ام
...




+نوشته شده در چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,ساعت1:42توسط ترسا | |

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 14 صفحه بعد